Sadeghwalker :ترجمه و زيرنويس
بابت ترجمه نکردن بعضي ديالوگ هاي فيلم پوزش ميطلبم
اين فيلم، موزيکالِ به سبک قديمه و براي همين
#اوه من از يه سرزمين خيلي دور اومدم#
#جايي که کاروان شتر ها پرسه ميزنن#
#سرزمين صاف و بيکران با گرمايي شديد#
#اونجا سرزمين بَربَر هاست.. ولي هي بازم خونست#
#وقتي که باد از شرق وزيد و
#و ماسه در ظرف شيشه اي بود... درسته#
#بيا پايين و قدم بزار و با قاليچه پرواز کن#
#براي يه شب عربي ديگه#
#شب هاي عربـــي#
#مثل روزهاي عربي#
#بيشتر وقت ها از گرم هم گرمتره#
#از چند لحاظ خوب#
#شب هاي عربـــــي#
#'از ماه هاي عربي حفاظت ميکنه#
#به خاطر خنگي نگهبانا ميتونه به شدت سقوط کنه#
#روي تپه هاي ساحلي#
آه، سلام و عصر بخير به شما دوستان با ارزش
لطفا، لطفا بيايين نزديکتر
زياد اومدين، يه ذره زياد اومدين جلو
.خوب شد
به آقرابا خوش اومدين
شهر پر رمز و راز
پر از افسون و سحر
و بهترين تجارت در اينور
به اين نگاه کنيد، آره
ترکيبي از قليون و قهوه ساز
...اصلا نميشکنه، اصلا نميشـ
شکست
اوه! به اين نگاه کن
من هيچوقت يکي از اينارو
اين جاي نگهداري درياي مرده ي معروفه
گوش کن... آه، هنوزم خوبه
وايسا، نرو
ميتونم احساس کنم که فقط به يه چيز استثنايي
فكر كنم،بعدا،براي ديدن اين بيشترين پاداش رو خواهي داد
گول ظاهر ساده و معموليش رو نخور
مثل خيلي چيزا درونش از بيرونش پيدا نيست
ولي چيزي که داخلشه مهمه
اين يه چراغ معمولي نيست
اين يه بار مسير زندگي يه مرد جوون رو تغيير داد
مردي که از اين چراغ خيلي خوشش ميومد
الماس برش نخورده
شايد دوست داشته باشيد داستانشو بشنويد
از يه شب سياه شروع ميشه
جايي که يه مرد سياه منتظر بود
با يه هدف سياه
تو دير کردي
هزاران عذرخواهي، اي صبور يکتا
حالا گرفتيش؟
بايد گلوي چند نفر رو ميبريدم ولي
گنجينه
به من اعتماد کن، دوست خشمگين من
چيزي که ميخواي رو بدست مياري -
سريع! رد رو دنبال کن
سريعتر
بالاخره، بعد از سالها جستجوي من
غار حيرت انگيز
آ... غار شگفت انگيز
!يا خدا
حالا، يادت باشه.. چراغ رو براي من بيار
بقيه گنج ها مال خودت
آ.. چراغ، آ... چراغ
خدا، اين نفله رو از کدوم قبرستوني آوردي؟
کي مزاحم چرت من شده؟
اين منم، قاسم
يک دزد فرومايه
اينو بدون
فقط يکنفر اجازه ورود به اينجا رو داره
کسي که لايق دروغ هايي باشه که براش ساخته ميشه
الماس تراش نخورده
منتظر چي هستش، ادامه بده
نــــه
دنبال اين بگرد
من باور نميکنم
ما هيچوقت نميتونيم به اون چراغ مسخره
فقط فراموشش کن
از بس عصباني ام که پرهام ريخت
صبر، ايگو ، صبر
قاسم مشخصا ارزش اينکار رو نداشت
اوه چه نکته اي
فکر بايد سکته قلبي کنم و بميرم از اين سوپرايز
چيکار بايد بکنيم؟
درسته
فقط يک نفر اجازه ورود داره
...من بايد پيداش کنم، اين
الماس تراش نخورده رو
ايـســــت!دزد
من دستت رو قطع ميکنم، موش خيابوني
فقط به خاطر يه تيکه نون؟
اونجاست
فکر ميکني اين آسون بود؟
شما دوتا بريد اونطرف
.پيداش ميکنيم -
امروز يه ذره زودتر از هميشه خودتو تو دردسر انداختي
دردسر؟ اصلا، وقتي تو دردسرم که گير بيوفتم
گرفتمت -
...و ديگه اينبار
به موقع بود، ابو. مثل هميشه
ابو -
- - - -
#يه تاب خوردن براي فرار از شمشير#
#من فقط چيزايي ميدزدم که نميتونم پولشونو بدم#
فقط همين
Sadegh.walker74@gmail.com
از اصطلاحات بسيار زيادي استفاده شده
خورشيد در غرب بود#
رودخونه اردن، در حراجيه امروز
همچنين سيب زميني خلال ميکنه
سالم و دست نخورده نديدم
و کمياب علاقه منديد
خيلي بيشتر کسي بود که نشون ميداد
(شخصي که ظاهر معمولي اي داره اما درونش بزرگ ـه)
گرفتمش
!!چيزي رو که ميخواي، آ -
ولي چراغ مال منه
"الماس تراش نخورده"
من اصلا باور نميکنم
دست پيدا کنيم
نگاه کن
...ما يه مشکل بزرگ داريم، يه مشـ
تو به اين راحتيا در نميري
و تو دنبال من بيا
صبح بخير خانوم ها -
مگه نه علاءالدين؟
!حالا تو دردسرم -
زودباش، بيا از اينجا بريم -